«حوزه پیشرو و سرآمد» از دیدگاه آیتالله یزدی

بازنشر بمناسبت ایام سالگرد ارتحال آن عالم انقلابی
تحول حوزه و هماهنگی آن با تحولات جامعه، یکی از برنامههای اصلی بسیاری از بزرگان حوزه از جمله آیت الله یزدی(ره) بوده است. ایشان از فقهای برجستهای بودند که از دهۀ چهل شمسی با همراه جمعی از اساتید و مدرسان حوزه، جلساتی تشکیل داده و سعی میکردند که حوزه را در راستای اهداف بلند امام خمینی(ره) متحول کنند. بعد از انقلاب، این تلاشها در چارچوب جامعه مدرسین ادامه پیدا کرد و در سالهای پایانی عمر ایشان، وی در شورای عالی به صورت مستقیم حضور داشته و این مهم را دنبال میکرد. آیت الله یزدی با محوریت بخشیدن به توصیههای امامین انقلاب، مباحث خویش را در قالب فرمایشات ایشان پیگیری میکرد. وی در سال هایی که در شورای عالی مدیریت حوزههای علمیه بود، با جدیت تمام پیگیر منویات مقام معظم رهبری درباره تحول حوزه بود.
در این نوشتار سعی شده است که نظرات آیتالله یزدی دربارۀ تحول حوزه، دستهبندی شده و مهمترین آنها در این عرصه، مورد مداقه و بازبینی قرار گیرد.
أ- نگاه جامع به دین نیازمند جامعیت حوزههای علمیه
جامعیت دین اسلام یکی از آموزههای کلامی بسیار مهم شیعه است؛ این که دین خدا تمام نیازهای هدایتی جامعه را در اسلام قرار داده و این دین میتواند سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین کند. طبیعتا اگر دین خدا جامع است، باید حوزه به عنوان متکفل استنباط و تبلیغ علوم الهی بتواند، این مطالب را استنباط و به جامعه ارائه نماید. این ایده یکی از بنیادیترین آموزههای کلامی است که مبنای اصلی ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی میباشد. آیت الله یزدی با تکیه بر فرمایشات مقام معظم رهبری بر لزوم جامعیت حوزه و فارغالتحصیلان حوزه اشاره میکنند. مباحث ایشان را در این زمینه ذیل چند عنوان میتوان ارائه کرد:
۱) لزوم استنباط فقه جامع و مستدل
آیت الله یزدی با اشاره به دیدار چند سال پیش اعضای جامعه مدرسین با مقام معظم رهبری دیدگاه ایشان را در این باره محور قرار داده و میفرماید:
«در آن جلسه پربار، رهبر انقلاب فرمودند که ما به فقه مبسوط مستدل قوی برای مواجهه با مسائل روز نیازمندیم.» ایشان در ادامه این سخن مقام معظم رهبری چنین فرمود: «امروز خوشبختانه بخشی از دروس و درسنامههای حوزه متناسب با مسائل روز است اما ما همچنان به اصلاح نیاز داریم و برای پاسخ به بسیاری از سؤالات و مسائل ازجمله مسائل بانکی، پزشکی، حکومتی و بینالمللی و … باید قدمهای بیشتری را برداریم. البته منظور این نیست که هرکس بر اساس سلیقه و عقیده خود بخواهد عمل کند، بلکه پاسخ به نیازها و سؤالات روز باید بر اساس ضوابط فقاهت و مستدل به کتاب، سنت، عقل و فتوای فقها باشد.»[۱]
آیت الله یزدی با اشاره به ضرورت توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی در فتاوای فقیهان به لزوم توجه به عنصر زمان و مکان در فهم دین اشاره میکند:
«اگر فقیهی به مسایل روز دنیا مسلط نباشد (مثلا) درشورای نگهبان وقتی با ماده یا تبصرهای روبرو می شود، خیلی راحت آنرا «خلاف شرع» خواهد دانست در حالی که شرایط زمان ومکان امروز نقش فوق العاده ای در امور دارد.»[۲]
۲) برآورده ساختن نیازهای جهانی توسط حوزههای علمیه
حوزه علمیه علاوه بر جوابگویی به نیازهای داخلی، باید در عرصه بینالمللی هم توانمند بوده و بتواند هدایت همۀ مسلمانان را بر عهده داشته باشد. ایشان با اشاره به دیدگاه مقام معظم رهبری و مراجع معظم تقلید در این رابطه میفرماید:
«مراجع عظام مخصوصاً مراجع اخیر ما همین مراجع فعلی چه اینهایی که اخیراً فوت شدهاند و چه مراجع فعلی غالباً معتقدند که حوزه علمیه باید نیاز جهانی امت اسلامی را برآورده بکند.» [۳]
۳) مخالفت با انحصار مباحث حوزوی در اجتهاد فقه سنتی
در نظام آموزشی سنتی حوزه، محوریت اصلی دروس با فقه بوده و هدف نهایی در این دروس، رسیدن به مقام اجتهاد و مرجعیت در همین زمینه است. آیتالله یزدی با اشاره به این نظریه، آن را نادرست خوانده و دیگر مباحث علوم انسانی را از نیازهای حوزه میداند:
«در خصوص این مسئله که آیا مسئولیت حوزه علمیه به خصوص حوزه علمیه مرکزی یعنی قم تأمین مرجع تقلید است یا تأمین نیازمندیهای امت اسلامی است که هم مرجع تقلید میخواهد هم فیلسوف میخواهد هم مفسر میخواهد هم محدث میخواهد هم سیاست مدار میخواهد. همه اینها را میخواهد. اگر نظر حوزه این باشد که ما غیر از تأمین مرجع تقلید وظیفه دیگری نداریم خب حرفی است ولی اگر این طور نیست که ظاهراً این نیست.» [۴]
۴) اهمیت فلسفه
فلسفه یکی از دانشهای بنیادین و پایه در مباحث علوم انسانی است که سالها در حوزههای علمیه شیعه با فراز و فرود مورد بحث قرار گرفته است. آیتالله یزدی با اشاره به دیدگاه مقام معظم رهبری، بر اهمیت فلسفه در حوزه تأکید کرده و میفرماید:
«مثلاً الآن در قم چند فیلسوف وجود دارد؟ واقعاً چند فیلسوف وجود دارد؟ در حد مرحوم علامه طباطبایی؛ چندتا مفسر داریم در ردیف مرحوم علامه طباطبایی؟ حداکثر دو تا سه تا بیشتر نمیتوانید بشمارید. دو سه تا دارید که در آن ردهها هم نباشند در آن مسیر هستند، اما پنج سال دیگر ده سال دیگر حوزه چند تا مفسر یا محدث یا فیلسوف میتواند تحویل دهد؟ روند کوتاه میباشد یعنی ضعیف است اما خوشبختانه همین اواخر شورای عالی روی مسئله فلسفه و نداشتن فیلسوف یک مقدار حساس شده بودم به دلیل این که حضرت آقا در کلماتشـان بـه این مطلب اشاره فرموده بودند … به هر حال الحمدلله در حوزه خودم به دلیل همین تحقیقی که اخیراً شد یک مقدار امیدوار هستم اما نه آن طور که ببینم در ده سال آینده ما چندتا مثل علامه داشته باشیم در حالی که باید این طور باشد.» [۵]
۵) لزوم تبلیغ و حضور در جامعه در ضمن تحصیل
فهم دین و ارائه صحیح دین از نظر آیتالله یزدی، نیازمند فهم اجتماع و جامعه است. از این رو ایشان با اشاره به خاطرهای از حضرت امام (ره) یکی از نیازهای بسیار مهم طلبه را حضور اجتماعی طلبه دیده که این مهم با تبلیغ در دوران تحصیل حاصل میشود. در واقع تبلیغ، علاوه بر این که رسالت تبلیغی طلبه را حاصل میکند، سبب میشود که طلبه در بطن حوادث جامعه قرار گرفته و از نیازهای جامعه و حیات اجتماعی اسلامی مطلع شده و دید صحیحی از جامعه و موضوعات جامعه کسب نماید. ایشان در این باره میفرماید:
«دریکی از سفرهای تبلیغی که به یکی از شهرهای استان کرمان داشتم، یکی از ثروتمندان شهر به من گفت حاضرم نصف داراییام را به شما بدهم تا شما در این شهر بمانید. اصرار ایشان باعث شد تا این امر را به اجازه از امام خمینی که آن روزها «آقای خمینی» نامیده میشدند، موکول کنم. من موضوع را به امام عرض کردم. ایشان فرمودند: سهم امام برای شما و امثال شما هزینه شده است که در «درس خارج» شرکت کنید. بر شما و امثال شما واجب است که در ایام تحصیل در قم باشید و درس بخوانید و در ایام تعطیل نیز در بین مردم باشید و دین را تبلیغ کنید. و خلاف این عمل نکنید. این توصیه امام راهی شد که به امام نزدیک تر شوم….»[۶]
یا ایشان به این امر اشاره میکند که طلاب مستعد باید تا کسب مراتب بالای علمی از حوزه خارج نشوند:
«در سفری که محضر امام در نجف رسیدم این موضوع را مطرح کردم که شاگردان شما دارای چنین وضعیتی شدهاند و میخواستم به نجف بیایم و شنیدهام که شما فرمودهاید طلبههای قم نباید از قم خارج بشوند. امام تصریح کرد که این خواسته دشمن است که شما قم را ترک کنید، بله من گفتم که طلبهها از قم خارج نشوند و بهانه اینکه فلان درس مفید نیست را کنار بگذارید و توصیه کرد که اگر درس نمیروید مباحثه بگذارید.»[۷]
همانگونه که در بحث اعلمیت خواهد آمد، ایشان یکی از لوازم اعلمیت را شناخت مسائل روز در جامعه دانسته و خواستار حضور اجتماعی طلاب در جامعه و البته دنیازده نشدن آنان میشود:
«اعلم کسی است که آنچه مردم نیاز دارند و مسائل روز است مطلع و آگاه باشد، شخص ولی فقیه، باید اعلم در همه موارد باشد چون قرار است به عنوان حاکم جامعه اسلامی امر و نهی کند. طلاب باید آگاه به زمان، هوشیار و مطلع از معنا و تفسیر قانون اساسی و ولایت فقیه و حاکمیت دینی باشند و دنیا طلب نشوند این غیر از درس خواندن است.»[۸]
ب- لزوم دفاع از حوزه انقلابی
انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران، محصول تلاشهای بیپایان بزرگان حوزه در احیای دستورات الهی در جامعه است. حوزه علمیه در راستای احیای دین خدا باید از این دستآورد بزرگ باید پاسداری کند و در اعتلاء این پرچم بکوشد. حضرت امام (ره) بارها بر اهمیت حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده و اهمیت حفظ آن را از «حفظ جان امام زمان عج» بالاتر معرفی میکردند. در ادامۀ این رویکرد، مقام معظم رهبری نیز بر اهمیت حفظ نظام اسلامی تأکید کرده و میکنند. آیت الله یزدی در راستای این آموزه بزرگ اسلامی، یکی از مهمترین وظایف خویش را حفظ روحیه انقلابی در حوزه و رویکرد انقلابی در حوزه میدانست.
۱) لزوم حمایت حوزه از ولایت فقیه
آیتالله یزدی با اشاره به جایگاه بسیار برجسته حکومت اسلامی و حاکم اسلامی در نظام معرفتی اسلامی، یکی از مهمترین رسالتهای طلاب و عالمان دین را دفاع از حکومت دینی و ولایت فقیه عنوان کردند:
«رسالت حوزویان در درجه اول حراست و مرزبانی از حاکمیت اسلام و ولایت فقیه و در درجه بعدی ترویج و تبلیغ آن در جامعه است. باید از فکر و اندیشه طلاب درباره مسئله ولایت فقیه و حاکمیت آن و آینده حوزه و نظام مراقبت کرد و مبانی حاکمیت و ریشه ولایت فقیه را به طلاب شناساند. رسالت حوزه علمیه قم در کنار تعلیم و تعلم و خداشناسی، مراقبت از حاکمیت ولایت فقیه و حفظ نظام است. عدهای در حوزه حضور دارند که با اسلام سیاسی و غربستیزی مخالف هستند؛ عدهای به دنبال تربیت نیروهای غربگرا در حوزه هستند؛ این احساس خطر باید همیشه در حوزه وجود داشته باشد؛ البته حوزه ما گرفتار نشده است؛ بلکه باید احساس خطر را داشته باشد.»[۹]
۲) سخنان امامین انقلاب چراغ راه حوزویان
آیتالله یزدی با اشاره به جایگاه رفیع علمی و معنوی امامین انقلاب، رهنمودهای این دو عالم بزرگوار را بهترین سند برای تحول حوزه معرفی کردند:
«سخنان حضرت آیتالله خامنهای درباره حوزههای علمیه به مثابه سخنان یک مرجع تقلید دلسوز درباره حوزه علمیه است؛ از این رو نباید گفته شود که چرا برخی از مقامات سیاسی در مسائل حوزه علمیه دخالت میکنند.»[۱۰]
«سخنان امام راحل و رهبر معظم انقلاب همواره چراغ راه حوزویان است و البته نیاز است که این جلسات تکرار شود تا ظرایف سخنان ایشان بهتر مشخص شود…» [۱۱]
۳) تأکید بر فقهالحکومه
فقه سیاسی و فقه حکومتی یکی از نیازهای جدی جامعه اسلامی است که خواستار اجرای احکام اسلامی در آن است. آیتالله یزدی با تأکید بر ضرورت استنباط احکام برای جامعهای که در آن حکومت اسلامی وجود دارد، خود را ملزم به شناخت دین از این زاویه نگاه میدانستند. به همین خاطر تلاش میکردند که در مباحث علمی خویش فقه را در قالب نظام اجتماعی بفهمند و استنباط کنند.[۱۲] از سویی ایشان شکلگیری درسهایی مبتنی بر فقه حکومتی را از ضرورتهای حوزه علمیه میدانستند:
«باید به فقه الحکومه و مسائل مورد نیاز نظام و انقلاب و مردم در حوزه ها توجه بیشتری شود و دروس و مباحث ایشان بر این موضوع تکیه داشته است.»[۱۳]
۴) مبارزه با تبلیغ جدایی دین از سیاست به بهانه استقلال
جریان مخالف انقلاب در سالهای اخیر با سوء استفاده از عنوان «استقلال حوزه» مدعی «دولتی شدن حوزه علمیه قم» شده و خواستار انقطاع کامل حوزه از نظام جمهوری اسلامی ایران شده است. این جریان با تحریف «استقلال حوزه»، این واژه را به معنای عدم ارتباط حوزه با نظام اسلامی معرفی میکند و میخواهد که هیچ نوع ارتباطی بین حوزۀ علمیه و نظام اسلامی نباشد. در واقع با این بهانه، خواستار عدم همکاری حوزه با نظام اسلامی و عدم حمایت حوزه از نظام اسلامی شده است. آیتالله یزدی با شناخت عمیق از این توطئه، با بصیرت انقلابی حقایق را مجاهدانه تبیین میکردند:
«متأسفانه برخی با لباس روحانیت میگویند که حوزههای علمیه باید به شرایط قبل از انقلاب برگردند، توجیهشان این است که حوزه علمیه نباید به حکومت و دولت وابسته باشد، اما مگر ما طرفدار وابستگی حوزه به حکومت هستیم؟ حرف ما این است که باید از این حکومت الهی و مردمی که برای احیای احکام و سنتهای اسلامی و برای استقلال و آزادی برپاشده، تمامقد حمایت کنیم. در این مسیر روحانیت هم وظیفه دارد با توجه به دینی بودن نهضت و با توجه به اینکه امام راحل از درون همین حوزهها قیام خود را شروع کردهاند، راه ایشان را تا رسیدن به همه آرمانها و شعارها ادامه بدهیم…. اسلام وقتی قوی است که بتوانیم احکام الهی را اجرا کنیم، وگرنه اسلام منحصر و محدود در مساجد و حوزهها همچنان که پیش از انقلاب وجود داشت، چه ضمانتی برای اجرای احکام و چه خطری برای دشمنان اسلام دارد؟»[۱۴]
۵) لزوم استفاده روحانیت از فرصت انقلاب برای تبلیغ دین
آیتالله یزدی در ادامه تأکید بر همراهی روحانیت با نظام اسلامی، فرصت پیشآمده برای حوزههای علمیه در ذیل انقلاب اسلامی را فرصتی بینظیر دانسته و خواستار استفاده حداکثری حوزههای علمیه از این فرصت شد.
حوزههای علمیه پایگاه اسلام و انقلاب هستند، یقیناً فرصتی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تبلیغ دین و معارف اسلامی فراهم شد، هرگز وجود نداشت، بنابراین روحانیت باید از این فرصت تاریخی نهایت بهره را ببرد نه آنکه فکر بازگشت به دوران پیش از انقلاب را در سر داشته باشد.
طلاب در ایام تبلیغی باید مردم و مخصوصاً جوانان را بیشازپیش با اسلام و انقلاب آشنا کنند و ضمن تبیین شرایط حساس داخلی و خارجی و البته اشاره به مشکلات و نواقص مختلف، دلهای مردم را برای آیندهای بهتر امیدوار نگهدارند.[۱۵]
ایشان تفکر استقلال و جدایی محض حوزه از نظام اسلامی را تفکری سکولار خوانده و آن را به شدت رد کردند.
«برخی به اسم استقلال حوزه چنین روشی را در پیش گرفتهاند و شاگردپروری نیز میکنند. .. حوزه ها باید انقلابی باشند و با نظام مرتبط باشند؛ حوزه و نظام از هم جدا نیستند. تفکر دوم ریشه در جدایی دین از سیاست دارد و به این معنی است که سیاست از دیانت جدا است؛ همین مطلبی که دشمن، در پیش از انقلاب در افکار و اذهان عامه مردم و برخی از روحانیون نفوذ داده بود.» [۱۶]
۶) اهمیت انقلابی بودن استاد
جایگاه استاد در نظام علمی حوزه بسیار مهم بوده و تأثیر فوقالعادهای بر رویکرد شاگرد دارد. آیتالله یزدی با اشاره به این تأثیر و تأثر، از طلاب میخواستند که ترجیحا در درس اساتید انقلابی شرکت کنند و شاکلۀ فکری خویش را از این اساتید بگیرند. ایشان در یک جلسه در مدرسه معصومیه، به این مهم اشاره کرده و فرمودند:
«طلبههایی [هستند] که یک سال درس یک مرجع میرود ولی آن مرجع در طول سال حتی یک کلمه از نظام و ولایت فقیه و حکومت اسلامی نمیگوید…قدر حضور در مدرسه معصومیه را باید دانست، چرا که فرق زیادی است بین آن طلبه ای که زیر نظر یک استاد انقلابی تحصیل میکند با طلبهای که زیر نظر کسی که از سیاست و توجه به امور جامعه دوری میکند و نسبت به امور مسلمین و نظام اسلامی بیتفاوت است؛ چنین طلبه ای و آخوندسکولاری اصلا مضر به حال اسلام است.» [۱۷]
۷) آشنایی با فقه حکومتی و مسائل جدید، یکی از ارکان اعلمیت
تعریف فقاهت و اجتهاد و اعلمیت، یکی از کلیدیترین مباحث درحوزه است. زیرا در نظام فقهی شیعه، این عناوین جایگاه بسیار برجستهای داشته و دارند. آیت الله یزدی در ادامۀ رویکرد حکومتی به فقه، اعلمیت را منحصر در فقه سنتی ندانسته و با تعریفی جدید در بحث اعلمیت آشنایی با فقه حکومتی و مسائل جدید را یکی از ارکان اعلمیت عنوان کردند. ایشان بر همین مبنا مرجعیت مقام معظم رهبری را مطرح کردند:
«اختلاف مبنایی بنده با برخی در مفهوم اعلمیت است. اعلمیت یعنی چه؟ آیا اعلمیت فقط در مسائل مبتلابه روزه، حج، جهاد و… و فتواست یا اعلمیت در امامت و رهبری و مایحتاج الیه مسلمین هم هست؟ من با این مبنا هیچ کس را اعلم از آیتالله خامنهای نمیبینم. به خودشان هم گفتهام. طبعا علائم مسأله اجتهادی و علمی و مرجعیت، که متکی به مبانی تعیین شده است، برای مقام معظم رهبری در همین جلسات، برایم روشنتر شد؛ علت این که پس از رحلت امام خمینی (ره) و رحلت بعضی از مراجع مطرح در قم، بنده مرجعیت [ایشان] را اعلام کردم، این نکته بود که بنده در طول این فاصله زمانی و جلساتی که از زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری برگزار شد، به پایه علمی و قدرت استنباط و اجتهاد و در حقیقت بنیه اجتهادی و استدلالی ایشان و همچنین تسلط بر علوم مختلفی که باعث اجتهاد است، پی بردم و دیدم، در ردیف متخصصین قرار گرفتهاند؛ به همین دلیل وظیفه شرعی خودم دیدم، که مرجعیت ایشان را اعلام کنم. فکر میکنم اولین کسی که مرجعیت مقام معظم رهبری را در رسانههای عمومی اعلام کرد، من بودم که این مهم را در خطبههای نماز جمعه تهران اعلام کردم.»[۱۸]
«این را هم بگوییم بنده با جرأت اعلام می کنم و دین خود را به دنیای دیگران نمی فروشم ولی بنده حقیقتا مرجعیت رهبر معظم انقلاب را به عینه در جلسات مختلف علمی دیده ام و بزرگان زیادی نیز این مسأله را تأیید کرده اند.»[۱۹]
۸) تأکید بر استفاده از نظر کارشناسان و متخصصان در موضوعشناسی
آیتالله یزدی در بحث اعلمیت، یکی از ارکان فتوا را موضوعشناسی دانسته و وجود کارشناسان قوی و صاحبنظر در کنار مقام معظم رهبری را از دیگر دلایل اعلمیت ایشان عنوان کردند.
یکی از شیوههای بسیار بارز رهبری در استخراج احکام و فتواها استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان، هم در حوزه مقولات فقهی و هم در حوزه مسائل علمی و فنی است. به طور مثال حجتالاسلام والمسلمین محمد رضایی مدیر دفتر استفتائات و مطالعات فقهی مقام معظم رهبری در این باره میگوید: «برای برخی موضوعات کمیته تخصصی تشکیل میدهیم یا از کارشناسان دستگاههای دولتی استفاده میکنیم. مثلاً درباره برخی پرسشهای پزشکی یا مسائل پولی و بانکی یا به طور کلی در موضوعاتی که برای ما ناشناخته است، از متخصصان خارج از دفتر استفاده میکنیم».[۲۰]
توجه و اهتمام رهبری به تشکیل جلسات و شوراهای فقهی را هم میتوان در چارچوب استفاده از نظرات کارشناسان امور و بهرهمندی از عقل جمعی فهم کرد. به طوری که آیتالله یزدی اظهار میکند که مسایلی مربوط به اتفاقات روز و راه حلهای شرعی و فقهی آن، در این جلسات به شور گذاشته میشد تا به راه حلی در آن زمینه دست پیدا کنند. او نمونههایی را در این زمینه مطرح میکند:
«اخیراً در دستگاه قضایی با مسائلی روبهرو شدیم که در قوانین مدون وجود نداشت. قانون اساسی میگوید قاضی نمیتواند به دلیل فقدان قانون مدون، دعوا را رد کند و باید بر اساس فتاوا حکم صادر کند. من از همان روز اول که با این نمونهها روبهرو شدم، آنها را یادداشت کردم و در مدت کوتاهی ده پانزده نمونه جمعآوری شد. گاهی به ایشان عرض میکردم چنین مسالهای پیش آمده است و باید مطابق فتوا عمل شود، چه باید کرد؟ ایشان میفرمودند در جلسه بیاورید درباره آن بحث کنیم».[۲۱]
ج- لزوم پیرایش حوزه از مباحث بیفایده
یکی از معضلات حوزه طولانی بودن دوران تحصیل به خاطر مباحثی است که زمانی به عنوان بحث علمی مطرح بودهاند و امروز دیگر اثر چندانی ندارند. مقام معظم رهبری بارها بر لزوم پیرایش حوزه از این مباحث تأکید کردهاند و آیتالله یزدی هم در همین راستا، خواستار حذف این مباحث از دروس حوزههای علمیه شدند:
«در دوره ما در حوزه مدرسان، اصول مقدمات انسداد را بحث می کردند. گاهی شش ماه تا یک سال طول می کشید تا مقدمات انسداد را تشریح کنند و نتیجه مقدمات انسداد این بود که بعد از این که مقدمات را تشریح میکردند می گفتند که باب علم منسد نیست، یا اگر منسد هست باب علمی باز است و بنابراین روایات برای ما حداقل متواترات یا حتی خبر واحد مثلاً حجت است و این حجت شرعیه علمی هستند اگر علم نیستند؛ پس باب انسداد به اصطلاح نیست و انفتاح علم هست نه انسداد علم، ولی شاید سالهای اخیر من فکر نمی کنم از بعد از انقلاب هیچ درس اصولی مقدمات انسداد را بحث کرده باشند و خود به خود این را کنار گذاشتهاند.» [۲۲]
عدهای مدعیاند که طرح مباحث سنتی، سبب پرورش ذهن شده و موجب تشحیذ اذهان طلاب میشود. آیت الله یزدی این نظریه را رد کرده و میفرمایند:
«خاطرم هست خود ما درس یک استادی میرفتیم .. میگفتیم چرا مجدد بخوانیم؟ گفتند اینها باعث پرورش ذهن است. نتیجه اش این است که ذهن طلبه پرورانده میشود ولی امروز غالب اساتید میگویند تشحیذ ذهن در مسائل مورد نیاز و مسائل اهم انجام میگیرد. پس آن بحثهایی که به طور طبیعی کمتر مورد استفاده است، خود به خود کنار میرود و آنهایی که بیشتر مورد استفاده است، عمل میشود. [۲۳]
د- تخصصی شدن دانشهای حوزوی، اصلیترین راه تحول
آیت الله یزدی در بحث راه حل اصلاح حوزه، یکی از بنیادیترین مسائل در حوزه را لزوم تخصصی شدن علوم حوزوی دانستند. ایشان با اشاره به روحیه «ذوالفنون بودن طلاب» این امر را عامل عدم پیشرفت طلاب در علوم دینی عنوان کردند.
«من تصور میکنم بحث تخصصگرایی، بحثی اصیل است. بنده در حد خودم مطلبی را نوشتهام و به شورایعالی بهعنوان یک پیشنهاد عرضه کردهام و در یک فرصتی هم جناب آقای اعرافی را از این پیشنهاد مطلع کردهام که گفتند: اتفاقاً آنرا دیدهام و پیشنهاد خوبی است و در دستور قرار میدهیم و روی آن بحث میکنیم.»[۲۴]
آیت الله یزدی متفاوت بودن استعداد و انگیزه را یکی از لوازم تخصصگرایی دانستند. زیرا همۀ افراد در همۀ علوم استعداد مساوی ندارند و از سویی همۀ افراد تمایل و انگیزه مساوی نسبت به رشتههای علوم مختلف ندارند. از این رو باید به این تفاوتها توجه کرد.
تخصصگرایی مسئلهای است که در بحث تحول حوزه علمیه مورد گفتوگو قرار میگیرد. اشخاص از نظر گرایش درونی و فطری مختلف هستند و همانگونه که شغلهای مختلف را میپسندند، در بحث علوم هم افراد، بالفطره علوم مختلف را دوست دارند. برخی افراد به معقولات بیشتر توجه دارند و با فلسفه و کلام و گفتوگوهای ریشهای و بحثهای حقوقی آشناتر هستند و آنها را دوست دارند، اگر برای چنین افرادی بخواهی تاریخ یا حدیثی را مطرح کنی خیلی استقبال نمیکنند. همچنین کسانی هستند که نسبت به مسایل روایی و تاریخی توجه بیشتری دارند. [۲۵]
از این رو ایشان راه حل اساسی برای پیشرفت حوزه را توجه به استعدادها و انگیزههای طلاب عنوان میکند:
«تحول در حوزه با توجه به استعدادها و فطرتها و با برنامهریزیهای علمی میتواند یک تحول اصولی باشد، ولی امروزه، کارْ رها شده و مؤسسات، تشکیلات و کرسیهای آزاد ایجاد شده است و هر چند نفر دور هم جمع میشوند و برنامههای خودشان را مطرح میکنند و اجازهای میگیرند و کاری را شروع میکنند تا بهجایی برسند، این وضعیت فعلی حوزه است.»[۲۶]
۱) تخصصی سازی همراه با تأکید بر روش اجتهاد جواهری
آیت الله یزدی با تأکید بر لزوم توجه به فقه جواهری، تخصصی سازی علوم حوزوی را در صورتی میپذیرد که مبتنی بر روش صحیح اجتهادی گذشتگان در حوزههای علمیه باشد:
«بنده تحول در حوزه را در راستای تخصصی شدن علوم حوزوی میدانم، اما شیوه سلف حوزه را کماکان موثق میدانم. امروزه علم حقوق رشتههای مختلفی مانند حقوق بینالملل، حقوق شهروندی، حقوق کودکان و… دارد، اما باید بدانیم که همه اینها در فقه ما وجود دارد. فقه به معنای حقوق است، کسانی که با معقول و حقوق آشنا هستند، باید وارد رشته مشخصی بشوند و در آن مسیر برنامهریزی شود و در کتابهای اجتهادی حقوقی وارد شوند. .. اگر کسی بخواهد در آینده در شورای نگهبان حاضر بشود، چنین کسی در رشتههای فقهی، باید بیشتر به رشتههای مورد توجه حکومت بپردازد تا رشتههایی که عامه مردم در نماز و حج و جهاد نیاز دارند که در حقیقت فقه حکومتی، خودش رشتهای تخصصی است.»[۲۷]
و- لزوم مدیریت تحول در حوزه
مدیریت یکی از مهمترین نیازهای همۀ مجموعهها و سازمانهاست. آیتالله یزدی با درک عمیق از این مهم، توجه ویژهای به اهمیت مدیریت تحولات در حوزه داشته و بر آن تأکید میکند. این که هر حرکتی در یک مجموعه بزرگ نیازمند دقت فوقالعاده در عرصه مدیریت است. ایشان از چند جهت بر مدیریت تحول در حوزه و طرحهای تحولی در حوزه تأکید کرده است:
۱) تأکید بر جایگاه مرجعیت امامین انقلاب در تحول حوزه
بسیاری از افراد مدعی استقلال حوزه، مدعیاند که تمام تحولات حوزه باید توسط مراجع سنتی و مورد قبول خودشان صورت بگیرد. در حالی که آیت الله یزدی بر محوریت جایگاه امامین انقلاب تأکید داشته و با تمام جدیت از این نظریه دفاع میکند. ایشان با تذکر به این افراد، توجه به نقش امامین انقلاب را نه از بابت جایگاه سیاسی ایشان، بلکه به عنوان مراجع زعیم حوزه و جامعه اشاره میکنند.
تحول حوزه علمیه تنها به مراجع معظم تقلید ومسوولان بلند رتبه حوزه وابسته است و دست آنان درزمینه متحول کردن حوزه باز است.
درپاسخ برخی که می گویند: «کسانی ازخارج حوزه یا افراد سیاسی (چرا) درمسایل حوزه دخالت می کنند»، ما (می گوییم) باید مقام معظم رهبری را درمسایل مربوط به حوزه یکی ازمراجع معظم تقلید بدانیم. …رهبری ایشان را درجای خود پاس می داریم اما دراین گونه بحثهای حوزوی ایشان را یکی ازمراجع معظم تقلید میدانیم.» (یزدی، ۴/۱۰/۱۳۶۸)
۲) لزوم توجه به جایگاه مراجع در نظام اداری حوزه
ادارۀ حوزههای علمیه از دیرباز بر عهدۀ مراجع معظم تقلید بوده است. مراجع تقلید به عنوان قلههای علمی و معنوی حوزه، بر اساس نظریه ولایت فقها نقش مهمی در زعامت جامعه و سازمان روحانیت داشتهاند. اما مسألۀ اصلی تعدد مراجع و تفاوت نظریات ایشان در بحث تحول بوده است. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حاکمیت ولایت فقیه و امامت یکی از مراجع بزرگ تقلید، بحث جایگاه مراجع تقلید در نظام ادارای حوزه، دچار بحث و چالش شده است. اکنون در عصر جمهوری اسلامی ایران، حوزه باید طبق نظر کدام یک از مراجع مدیریت شده و تحولات در حوزه چگونه باید سامان یابد. آیتالله یزدی با توجه به این مهم، تلاش میکرد که هم جایگاه امامین انقلاب حفظ شود و هم احترام دیگر مراجع نگهداشته شود.
« باید نظرات بزرگان و مراجع را گرفت، به آنها توجه داشت و واقعاً به قداست آنها ایمان داشت و مشترکات ایشان را به کار گرفت….
مسئولیتمعنوى و اساسى حوزهها، با مراجع است. مراجع، روح حوزه را اداره مىکنند و اصولاً درسهاى مقدماتى و متوسطه براى این است که افراد در دروس مراجع و شخصیتهاى رده اول حوزه حاضر شوند و به مراتب عالى دست یابند؛ لذا هر برنامهاى در حوزه که در آن دیدگاه مراجع در نظر گرفته نشده باشند، ناقص است و به نتیجه نمىرسد.
باید به نظرات مراجع، احترام کامل گذاشت و در عین حال، مشترکات رجال بزرگ و نظرات متفاوت آنها را گرفت و با نظم و قانون، کارهاى اجرایى را تنظیم کرد.»
ایشان با اشاره به اهمیت این جایگاه، دیدگاه مراجع را نسبت به برنامههای تحولی مقام معظم رهبری مثبت دانسته و چنین فرمودند:
«خوشبختانه بعد از بیانات مقام معظم رهبرى، اکثر مراجع عظام نسبت به این بیانات اظهار موافقت و حمایت کردند و پىگیرى این مطالبات را خواستار شدند.
نکته قابل توجه این است که در حوزه نمىشود به مراجع باید و نباید گفت؛ باید به شکل متعارف، معقول و منطقى، مطالب خود را به عرض آنها رساند تا هر وقت خودشان صلاح دانستند اقدام کنند. آنها ممکن است وقتى ادله را ببینند، نظرشان تغییر کند، چنانچه در مسایل فقهى هم همینطورند….
من بعضاً در گوشه و کنار مىشنوم که مراجع تأیید نکردهاند، اما این طور نیست. مراجع بنام و معروفِ حوزه، همهشان یا تصریح به موافقت کردهاند یا به نوعى گفتهاند که موافقت بقیه کافى است. حضرات آیات مکارم،صافى و شبیرى، موافق تحقق تحول در حوزهاند و حضرت آیهاللّه وحید هم فىالجمله به این مسئله اشاره داشتهاند. بنابراین، ناکافى بودن وضع فعلى حوزه در برابر تقاضاهاى دنیاى اسلام، مورد قبول همه است. باید به طلاب محترم حوزه عرض کرد که طبق تجربه ما، وقتى اکثریت طلاب چیزى را بخواهند، مراجع هم قبول خواهند کرد. مراجع ما شخصیتهاى وارستهاى هستند، با هیچ کس قصد و غرضى ندارند و وقتى اطلاعات به طور کامل به آنها داده شود، مخالفت نخواهند کرد.»[۲۸]
۳) لزوم تحول همهجانبه و هدفمند در حوزه
آیت الله یزدی یکی از نیازمندیهای جدی بحثهای تحولی در حوزه را «جامعیت تحول» دانستند و این که در هر برنامه تحولی به لوازم این تحول توجه شود. فقط تغییر متون یا تغییر استاد و … کافی نیست، بلکه در هر تغییر باید به تمام مؤلفههای مرتبط با عنصر تغییر یافته باید توجه شود:
«به موضوع تحول باید به صورت همهجانبه توجه شود؛ نمىتوان از تغییر متون درسى حوزه سخن گفت، اما سبک و شیوههاى تدریس به همان روش سابق باقى بماند. وقتى تغییرى در یک مجموعه به هم پیوسته به وجود مىآید، بر تمام مجموعه تأثیر مىگذارد و نمىتوان یک بخش را از بخش دیگر جدا کرد. باید امر تحول را به صورت متعادل پیشبرد، تا کل مجموعه به سوى تکامل پیش برود.» [۲۹]
۴) مدیریت جمعی، راز تحول حوزه
آیتالله یزدی یکی از مشکلات جدی نظام مدیریتی در حوزه را تصمیمات شخصی عنوان کردند و این که عدهای نظام تصمیمگیری جمعی را بر نمیتابند. ایشان با تأکید بر لزوم عقل جمعی در نظام حوزه، تصمیمات جمعی را راز مصون ماندن حوزه از انحراف دانستند: «باید نظرات بزرگان و مراجع را گرفت، به آنها توجه داشت و واقعاً به قداست آنها ایمان داشت و مشترکات ایشان را به کار گرفت.
اصولاً مدیریت دو نوع است؛ یکى مدیریت فردى و شخصى است که فرد با سلیقه شخصى خود به صورت موردى تصمیم مىگیرد که به نظر من ضعیفترین مدیریت، همین نوع است، ولى نوع دوم مدیریت، که امروزه از آن به یک علم و تخصص تعبیر مىشود این است، که کارها بر اساس نظامهاى قانونى پیش رود. گاهى کسانى که در حوزه هستند، در خصوص اداره امور حوزه، روزمره فکر مىکنند و به شکل موردى برخورد مىکنند؛ به عنوان مثال، برخى این گونهاند و کار جمعى ندارند و با همه مقامات عالیه علمى، اخلاقى و معنوى، کمتر کارها را با مشاوره انجام مىدهند؛ حتى وقتى مىخواهند در مسئله جمعى نظر بدهند، نظر شخصى خودشان را نظر پیشرو و مقدم مىدانند. از این جهت، به نظر مىرسد در حوزه حتىالامکان افراد باید بر اساس شرح وظایف، حوزه اختیارات و رعایت اولویتهایى که در سیاستهاى کلى تعیین شده است، عمل کنند. بنابراین، تحول در مدیریت حوزه از نظر ما به معنى این است که حتىالامکان، سیستم و مقررات به جاى نظرات شخصى و سلیقهاى حاکم شود و نظام مدیریتى باید به گونهاى باشد که با کنار رفتن مدیر، کارها متوقف نشود.»[۳۰]
ایشان در بحثی دیگر به نظر مقام معظم رهبری در این باره اشاره کرده و میگوید:
«مقام معظم رهبری پیش از این نیز گفته اند، هر یک از مراجع به طور فردی می اندیشد من گفته ام گاهی به دیدن یکدیگر بروید وهمفکری کنید.»[۳۱]
۵) انتقاد از ساخت و ساز زیاد مدارس علمیه
یکی از خطاهای بزرگ در تحولات حوزه، تکثیر مدارس و ساختو سازهای بیرویه در حوزههای علمیه بود. آیتالله یزدی سالها پیش به این خطر توجه کرده و در همان زمان هشدار داده بود که افزایش بیرویه کمیت، سبب کاهش کیفیت شده و در دراز مدت این امر بحران ساز خواهد بود:
«من عقیده ندارم که مدرسه و مسجد زیاد بسازیم، بلکه در درجه اول باید «مدرسهای» و «مسجدی» ساخت نه صرف ایجاد یک ساختمان و بنای دینی، چرا که اگر مدارس خوب زیادی ساخته شود، اما طلبهها درآن به خوبی درس نخوانند فایده ای ندارد.»[۳۲]
۶) لزوم تقویت حوزههای علمیه شهرستانها
آیتالله یزدی با تأکید بر جایگاه علمای بلاد در نظام دینی جامعه، یکی از مهمترین برنامههای حوزه را تقویت حوزههای شهرستانها و تقویت جایگاه علمای بلاد دانستند:
«قبل از انقلاب در مراکز استانها و حوزههاى بزرگ کشور، مجتهدین رده بالا حضور داشتند و حوزهها قابل توجه بودند، اما امروز تقریباً مراکز استانها از وجود چنین بزرگوارانى خالى شده است. این امر ممکن است، یکى از تبعات انقلاب و جذب شدن شخصیتها در دستگاه حکومت باشد؛ به هر حال الا~ن برنامه این است که حوزههاى مراکز استانها تقویت و حمایت شود تا جایى که بتوانند محصلین خود را، حتى تا دروس خارج اداره کنند و لازم است از برخى اساتید هم خواهش شود که به شهرستانها بروند و به رونق درسها کمک کنند و اگر این کار انجام شود، تا چند سال آینده به بار خواهد نشست و آثار و برکات آن، به مروز زمان نمایان خواهد شد.»[۳۳]
۷) تربیت مجتهد مدیر
یکی از معضلات حوزه تأکید بسیار حوزویان سنتی بر تحصیل است، به گونهای که بخش اعظم وقت طلاب را تحصیل پر کرده و عملا، فرصت کارهای اجرایی را از طلبه سلب میکند. از این رو نخبگان حوزوی همراه با رشد علمی، از بعد اجتماعی در سطح کلان و مدیریت کلان، به میزان لازم تجربه و توانایی کسب نمیکنند. همین امر سبب میشود که امروزه نظام اسلامی در مناصبی که نیازمند مجتهد است، به اندازه کافی نیروهای زبده نداشته باشد. آیتالله یزدی با توجه به جایگاه مدیریتی خویش، به این معضله در حوزه پی برده و یکی از ابعاد تحولی حوزه را لزوم رشد و ارتقای مدیریتی طلاب و در سطح کلان، افراد در سطح اجتهاد دیده و سعی کردند با ایجاد یک مجموعه، این کاستی را حل کنند. فرزند ایشان در این باره چنین توضیح میدهد:
«آیتالله یزدی در زمان حیات ایده ای داشت که باید در برخی مشاغل نظام مانند رئیس قوه قضائیه، وزیر اطلاعات و رئیس دیوان عالی کشور شخص مجتهد با توان مدیریتی حضور داشته باشد؛ با توجه به اینکه در نظام جایی برای پرورش مجتهد مدیر نبود، خانه و کتاب های خود را وقف کردند که بعد از فوت مدرسه ای ساخته شود تا مجتهد مدیر پرورش داده شود و بعد از فوت پدر این وصیت عملی شد.»[۳۴]
جمعبندی و نتیجهگیری
آیتالله یزدی از فقیهان برجستهای است که سالها هم در حوزه و هم در عرصه سیاست و اجتماع، جایگاه برجستهای داشته و از این رو نگاهی جامع به ابعاد فردی و اجتماعی و سیاسی جامعه دینی داشت. طبیعتا حوزۀ علمیهای که بتواند چنین دینی را به جامعه عرضه کند، باید در این افق کلان تعریف شده و برای چنین نیازهایی از بعد علمی و عملی نیرو تربیت نماید. آیت الله یزدی با ایمان به جایگاه ولایت فقیه و عمق و بصیرت امامین انقلاب، سعی کرد که این نیازها را در قالب بیانات امامین انقلاب، به حوزه ارائه کرده و ذیل فرمایشات ایشان، به کاستیها و ظرفیتهای حوزه علمیه توجه کند. از این رو برنامه تحولی ایشان برای حوزه، تلاشی برای استنباط صحیح دین در حد تمدنی و برآورده کردن زمینههای لازم برای اجرایی کردن این احکام و دستورات در جامعه بوده است. ایشان با مشاهده ظرفیت بسیار بالای نظام جمهوری اسلامی ایران برای احیای اسلام در سراسر جهان، خواستار حفظ انقلاب و حمایت قاطع حوزه از انقلاب اسلامی و دفاع از انقلاب اسلامی بودند. حوزه انقلابی که علاوه بر دفاع از انقلاب تلاش میکند دین را در افق جهانی و تمدنی ببیند و بفهمد. طبیعتا برای دستیابی به چنین افقی، باید بعضی از بحثهای بیثمر در حوزه را کنار گذاشته و با توجه به وسعت مطالب مورد نیاز، با مدیریت صحیح و تمرکز و تخصصی کردن پژوهشها برای دستیابی به این مهم تلاش کند. این تلاش نیازمند مدیریت جامع و هدفمند و نیازمند کاری دستهجمعی و استفاده حداکثری از عقلانیت جمعی خواهد بود. از سویی این مهم باید با هماهنگی همۀ نخبگان، به ویژه ذیل اشراف مراجع عالیقدر شیعه انجام شود.
به امید اعتلای روزافزون نظام جمهوری اسلامی ایران و حوزههای علمیه شیعه در اقصی نقاط عالم برای شادی روح آن عالم فرزانه صلوات میفرستیم.
حجتالاسلام سیدمحمدهادی پیشوایی
[۱]. آیتالله یزدی، جامعه مدرسین یک نهاد مقدس حوزوی است، ۴/ ۷/۱۳۹۸
[۲].آیت الله یزدی، حوزه علمیه تنها به دست مراجع متحول می شود، ۴/۹/۱۳۸۶
[۳]. فصلنامه حوزه، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، دوره سی و ششم، شماره ۱۸۳ و ۱۸۴ ، ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
[۴]. فصلنامه حوزه، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، دوره سی و ششم، شماره ۱۸۳ و ۱۸۴ ، ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
[۵]. فصلنامه حوزه، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، دوره سی و ششم، شماره ۱۸۳ و ۱۸۴ ، ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
[۶]. https://ijtihadnet.ir/امامره-تحریرالوسیله-را-در-ترکیه-نوش/
[۷]. https://ijtihadnet.ir/از-هشدارها-تا-انتقادها-در-اولین-اج/
[۸]. https://ijtihadnet.ir/رئیس-مجلس-خبرگان-رهبری-حاکمیت-اسلام/
[۹]. https://www.mehrnews.com/news/5099384/آیت-الله-یزدی-در-مسیر-تحقق-حوزه-انقلابی-تلاش-می-کردند
[۱۰]. https://8azar.blogfa.com/post/1
[۱۱]. https://donya-e-eqtesad.com/بخش-سایت-خوان-۶۲/۳۳۵۷۶۶۶-آیت-الله-یزدی-روحانیت-باید-فرصت-را-غنیمت-بشمارد-موفقیت-های-ما-در-سایه-ولایت-فقیه-به-دست-آمده
[۱۲]. کدخدایی، «نگاه آیتالله یزدی به موضوعات فقه حکومتی بود»، ۲۳ آذر ۱۳۹۹
[۱۳]. آیت الله عبداللهی، تأکید آیت الله یزدی بر توجه حوزه و طلاب به نیازهای حکومت و نظام اسلامی، ۰۱ اسفند ۱۳۹۸ – ۰۴:۲۸
[۱۴]. آیتالله یزدی، برخی با لباس روحانیت میگویند حوزههای علمیه باید به شرایط قبل از انقلاب برگردند، ۲۰/۲/ ۱۳۹۷
[۱۵]. آیت الله یزدی، طرفدار وابستگی حوزههای علمیه به حکومت نیستم اما…، ۲۰/۷/ ۱۳۹۷
[۱۶]. آیت الله یزدی، طرفدار وابستگی حوزههای علمیه به حکومت نیستم اما…، ۲۰/۷/ ۱۳۹۷
[۱۷]. آیتالله یزدی:هیچ کس در حوزه بدون تلاش عالم نمی شود، ۱/۵/ ۱۳۹۸
http://www.qomna.com/paper/subject/75683/آیتالله-یزدی:هیچ-کس-در-حوزه-بدون-تلاش-عالم-نمی-شود
[۱۸]. آیت الله یزدی، روایت آیتالله یزدی از جلسات فقهی رهبر انقلاب با فقها، ۱۳۹۶-۰۴-۱۶
[۱۹].آیت الله یزدی، ۱۳۹۶/۱۲/۴
[۲۰]. https://ijtihadnet.ir/روایت-آیتالله-یزدی-از-جلسات-فقهی-رهب/
[۲۱]. https://ijtihadnet.ir/روایت-آیتالله-یزدی-از-جلسات-فقهی-رهب/
[۲۲]. فصلنامه حوزه، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، دوره سی و ششم، شماره ۱۸۳ و ۱۸۴ ، ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
[۲۳]. فصلنامه حوزه، پاییز و زمستان ۱۳۹۸، دوره سی و ششم، شماره ۱۸۳ و ۱۸۴ ، ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
[۲۴]. آیت الله یزدی، کسانی هستند که بعداز سی یا چهل سال از اینکه طلبه شدهاند اظهار پشیمانی میکنند، ۲۱ / ۰۹ /۱۳۹۶
[۲۵]. آیت الله یزدی، کسانی هستند که بعداز سی یا چهل سال از اینکه طلبه شدهاند اظهار پشیمانی میکنند، ۲۱ / ۰۹ /۱۳۹۶
[۲۶]. آیت الله یزدی، کسانی هستند که بعداز سی یا چهل سال از اینکه طلبه شدهاند اظهار پشیمانی میکنند، ۲۱ / ۰۹ /۱۳۹۶
[۲۷]. آیت الله یزدی، سخنان صریح آیتالله یزدی در باب تخصص گرایی و تحول در حوزه، ۱۳۹۶-۰۹-۲۸
[۲۸]. گفتگوی ویژه با آیت الله یزدی،شنبه ۲۵ /۷/۱۳۸۸
[۲۹]. گفتگوی ویژه با آیت الله یزدی،شنبه ۲۵ /۷/۱۳۸۸
[۳۰]. گفتگوی ویژه با آیت الله یزدی،شنبه ۲۵ /۷/۱۳۸۸
[۳۱].آیت الله یزدی، حوزه علمیه تنها به دست مراجع متحول می شود، ۴/۹/۱۳۸۶
[۳۲]. آیتالله یزدی:هیچ کس در حوزه بدون تلاش عالم نمی شود، ۱ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۰۷
http://www.qomna.com/paper/subject/75683/آیتالله-یزدی:هیچ-کس-در-حوزه-بدون-تلاش-عالم-نمی-شود
[۳۳]. گفتگوی ویژه با آیت الله یزدی،شنبه ۲۵ /۷/۱۳۸۸
[۳۴]. مجید یزدی، ۲۱/۸/۱۴۰۳