بازخوانی حکم امام خمینی درباره سخنانی موهن نسبت به حریم عصمت

هشتم بهمن ۱۳۶۷، در برنامهای رادیویی به مناسبت ولادت حضرت فاطمهزهرا (سلامالله علیها)، با موضوع الگوی زنان ایرانی، یکی از مصاحبهشوندگان میگوید: «الگوی مناسب زنان ایرانی اوشین است». فردای آن روز، واکنش رسمی امام خمینی به این واقعه اینچنین است:
آقای محمد هاشمی!
مدیرعامل صداوسیمای جمهوری اسلامی
«با کمال تأسف و تأثر» روز گذشته (روز شنبه ۸ بهمن) از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان «شرم» دارد بازگو نماید! فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج میگردد و دستاندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین درکار بوده است، بلاشک «فرد توهینکننده محکوم به اعدام است».
اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب «تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدّی مسئولین» بالای صدا و سیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها «قوه قضائیه» اقدام مینماید(صحیفه نور، جلد۲۱ : ص۷۶).
در عمق این واقعه چند عبرت مهم برای امروز نهفته است:
۱. اصل عبارت بیانشده از سوی فرد مصاحبهشونده، درباره حضرت زهرا نبود. او فردی آگاه به علم دین و تاریخ اسلام نبود. اما سنگینترین حکم ممکنه، در صورت احراز نیت توهین، برای او درنظر گرفته شد. یعنی حتی نیت توهین یا ادبیاتی که شائبۀ گستاخی نسبت به معصومین علیهمالسلام در آن باشد، اگرچه غیرمستقیم و بدون ذکر نام ایشان باشد، به هیچ وجه قابل مسامحه نیست و مستلزم اشدّمجازات است.
۲. در ظاهرِ آن عبارتِ بیانشده، هیچ خبری از تردیدافکنی، گستاخی یا استخفاف نسبت به معصومین علیهمالسلام نبود. اما حکم امام نشان داد، حساسیت نسبت به حریم قدسی آلپیامبر بسیار جدّی و دایره آن بسیار ضیق است و هیچ امکانی برای اولویّت دادن به حملبر خیر دربارۀ آن وجود ندارد. که اگر چنین بود، امام بهجای اعلان موضع رسمی و اعلام حکم، بهطور غیررسمی و بهدور از عتابی چنین سخت، ابتدا در خفا اظهار نظر میفرمودند. موضع رسمی و شدید ایشان نشان داد حداقلِ ورود به این حریم، باید سختترین عقوبتها را در پی داشته باشد.
۳. در آن ماجرا، نهتنها خود فرد بلکه عوامل و مسئولین سازندۀ برنامه نیز مستحق تعزیر و اخراج دانسته شدهاند. یعنی حتی زمینهسازی برای گستاخی به حرمت اهل بیت قابل اغماض نیست؛ چه رسد به آنکه فردی مکرّر در منابر و رسانه بر آن اصرار ورزد و در سیره و عمل معصومین علیهمالسلام تردید و شبهه وارد نماید.
۴. در تمام این موارد بنا بر حکم امام خمینی، قوه قضائیه ملزم به اقدام است.
حال این پرسش اساسی مطرح است، که اگر در آن روز، صداوسیما بهعنوان یک نهاد حکومتی، تنها در مقابل شائبۀ توهین به اهل بیت، چنین مورد عتاب و واکنش سخت امام، بهعنوان متولی حکومت قرار گرفت؛ امروز تردیدافکنیها و گستاخیهای بیسابقۀ یک فرد معمّم و عضو مجمع مدرسین و محقّقین حوزۀ علمیه قم نسبت به سیره و حریم آلعبا، و بهکار بردن ادبیاتی بهشدت سخیف نسبت به اهل بیت، چه واکنشی را از سوی علمای اعلام و مراجع عظام، بهعنوان متولیان حوزههای علمیه، در پی خواهد داشت؟!
اگر آن روز، امام راحل اشاره به آن واقعه را -که عدم سوءنیت افراد دخیل در آن ثابت شد- موجب شرم میدانستند، امروز و این ادبیات سخیف و شبههافکنی چگونه تحلیل خواهد شد؟!
پایانسخن آنکه سادهاندیشی است اگر گویندۀ این سخنان را صرفاً ابله بدانیم، در شرایطی که بسی بیش از پیش، ارادت جهان اسلام و حتی غیرمسلمانان به تشیّع و اهلبیت، یکی از دستاوردهای دفاع ایران از غزۀ مظلوم بوده است و موج محبت به شیعهگری، به ویژه در میان اهل تسنن، خیز بلند گرفته است. و چرا دشمنان شیعه نباید از کارآمدترین ابزار نبرد، یعنی پیوند رسانه و روایتپردازی برای مخدوش کردن این موج بلند، بهره ببرند؟!
همانطور که واکنش شدید و بیتساهل امام، حساسیت مقام ولایت به گزافهگویی دربارۀ اهل بیت را آشکار کرد، واکنش امروز حوزۀ علمیه قم، موضع علمای دین نسبت به گستاخی به حریم عصمت را در تاریخ ثبت خواهد نمود.
محمودیان؛ پژوهشگر فرهنگ و رسانه